عشق زخم قشنگي است در دل من
ممنوعيت استفاده از سلاح هاي شيميايي قرنهاست فقط بر روي كاغذ نوشته شده است

او ميبيند جامعه فراموش كرده كه همرزمانش با چه سلاحي زخم برداشته، سلاحي كه ناجوانمردانه به كار گرفته شده است. اكثر دانشآموزان و جوانان ايران از بمباران اتمي شهر هيروشيما و ناكازاكي آن هم در جنگ جهاني دوم كه بيش از نيم قرن از آن ميگذرد، مطلعاند، اما همين نسل سوم انقلاب در نشريات و رسانههاي تصويري از بزرگترين جنايت جنگي عليه كشورشان كه تنها 20 سال از آن ميگذرد، كمتر مطلبي ميدانند؛ جنايتي كه دشمن با مردم سردشت كرد و آن را بارها و بارها تكرار نمود.
طبيعت از آغاز خلقت نوعي از جنگافزارهاي شيميايي را به برخي از جانوران براي حفظ جان خود به وديعه گذاشته است. حيوانات، هزاران سال است كه در مبارزه، از عوامل شيميايي استفاده ميكنند. برخي جانوران سيستمهاي پدافندي فلجكنندهاي دارند و با پرتاب يا تزريق مواد سمي كشنده، دشمن خود را از بين ميبرند. براي مثال وقتي به اسكانكاها حمله ميشود، اطرافشان را از چنان بوي نامطبوعي پر ميكنند كه دشمن ناچار پا به فرار ميگذارد. اختاپوس و ماهي مركب، نيز براي فرار از مهاجم، ماده سياهرنگي را در آب پخش ميكنند. مارها و عقربها با نيش زهرآلود، دشمن را فلج يا خفه ميكنند. مورچهها نيز براي كشتن يا آسيب زدن به دشمن، از اسيد فرميك استفاده ميكنند. اما حيوانات هرگز به اندازه انسانها براي محيط اطرافشان خطرناك نبوده و نيستند.
در تعريف اسلحه شيميايي به آن دسته از جنگافزارها گفته ميشود كه در آنها يك يا چند ماده شيميايي براي كشتن و يا ناتوان كردن انسانها به كار ميرود. ماده شيميايي را در مخزنهايي كوچك يا بزرگ انبار ميكنند كه به وسيله انسان يا وسيلهاي موتوري حمل ميشود و پس از شليك و انفجار ماده شيميايي را ميپراكند. با راكت يا هواپيما هم آن مخزنها را پرتاب ميكنند. جنگافزارهاي شيميايي را ميتوان به جنگافزارهاي داراي سمهاي چشمي، بيني و دهاني، ريهاي يا پوستي تقسيم كرد، بسته به آن كه به كداميك از اندامها تاثير ميگذارد. برخي از گونههاي عصبي آن كشنده است و بسيار زود انسانها را از پا درميآورد، برخي ديگر تنها براي مدتي كوتاه يا بلند ناتوان ميسازد. برخي از گونههاي آن اگرچه كشنده نيست، اما ناتوانيهاي جسمي ماندگار پديد ميآورد و زندگاني را بسيار سخت ميكند.
دشت بيدفاع
ساعت 30/4 بعدازظهر روز هفتم تيرماه 1366، 7 بمب شيميايي به سمت شهرستان سردشت شليك شد و 4 بمب به شهر و 3 بمب در روستاهاي اطراف فرود آمد. با وجود اين كه شهر بمباران شده بود مردم پس از بمباران از پناهگاهها خارج شده و براي ديدن مناطق بمباران شده و كمك به همنوعان خود عازم اين مناطق شدند و خوشحال بودند كه كشته و زخمي نداشتند. اما بعد از مدتي بوي سير گنديده تمام فضاي شهر را فراگرفت. آنهايي كه در معرض مستقيم بمباران قرار گرفته بودند با چشمهايي كور و متورم و بدنهاي سوخته و تاولزده و تنگي نفس در حالي كه مرتب استفراغ ميكردند نميدانستند تا چند ساعت ديگر زنده ميمانند؟
هواي مسموم همه جا پر شده بود، برخي به دستمال نمدار متوسل ميشدند تا شايد جلوي گازهاي شيميايي را بگيرند، اما هواي مسموم حتي تا زيرپوستشان نفوذ كرده بود، از راه حلق گذشته، خونشان را آلوده و سراسر زندگيشان را به سلطه خود درآورده بود.
در اين حادثه كه در روز بعد نيز تكرار شد، هواپيماهاي بمبافكن عراقي با بمبهاي شيميايي به 4 نقطه پرازدحام و متراكم جمعيتي شهر سردشت حمله كردند و زن و كودك و خرد و كلان مردم بيگناه آن شهر و اطراف آن را آماج گازهاي كشنده و دهشتناك شيميايي قرار دادند.
گزارشهاي بنياد شهيد و امور ايثارگران از وجود نزديك به 120هزار نفر جانباز شيميايي خبر ميدهد كه طي 400 بار حمله شيميايي عراق عليه مناطق نظامي و غيرنظامي كشور مصدوم شدهاند
در اين حمله صدها تن به شهادت رسيده و بيش از 8 هزار مصدوم و زخمي بر جاي ماند و همچنان هر ساله تعدادي از اين مصدومان به جمع كشتهشدگان ميپيوندند. ايران با اعزام مجروحان به كشورهاي اروپايي همچون آلمان و فرانسه در پي اثبات استفاده عراق از اين سلاحها بود ولي تا زماني كه جنگ ادامه داشت، هيچ كشوري آن را محكوم نكرد.
بهرغم ممنوعيت بكارگيري سلاحهاي شيميايي، عراق در جنگ تحميلي عليه ايران به طور مكرر از گازهاي ارگانوفسفره (عوامل اعصاب) و تاولزا (گاز خردل) استفاده كرد و هيچ برخورد جدي از سوي جامعه جهاني و سازمان ملل انجام نشد.
بسياري از شركتهايي كه در زمان جنگ به صورت پنهاني در توليد سلاحهاي شيميايي و ارسال آن به عراق نقش داشتند، بعد از مدتي تعطيل يا منحل شدند و رد پايي از خود به جاي نگذاشتند.
120 هزار مصدوم شيميايي
گزارشهاي بنياد شهيد و
امور ايثارگران از وجود نزديك به 120هزار نفر جانباز شيميايي خبر ميدهد كه
طي
400 بار حمله شيميايي عراق عليه مناطق نظامي و غيرنظامي كشور مصدوم
شدهاند. تعداد 7 هزار غيرنظامي طي 30 بار حمله شيميايي عراق در فاصله
تيرماه 1366 تا مرداد 1367 در مناطق بانه، سردشت، مريوان و روستاهاي اطراف
مصدوم شدهاند. بيشترين تعداد جانبازان بر اثر گاز خردل مصدوم شدهاند.
براساس نتايج تحقيقات پژوهشكده مهندسي و علوم پزشكي جانبازان، 11هزار و 348
نفر دچار ضايعات پوستي، 15هزار و 562 نفر دچار ضايعات چشمي و 17هزار و 750
نفر دچار ضايعات ريوي شدهاند كه هر گروه در تقسيمبندي خفيف، متوسط و
شديد ردهبندي شدهاند و بر اين مبنا 37 هزار و 300 نفر با ضايعات درجه
خفيف، 7 هزار و 264 نفر با ضايعات درجه متوسط و 1096 نفر با ضايعات درجه
شديد پوستي، چشمي و ريوي شناسايي شدهاند. از جمعيت كل جانبازان شيميايي،
30هزار نفر در مواجهه با عامل شيميايي اعصاب صدمه ديدهاند. تحقيقات موردي
پژوهشكده مذكور نشان ميدهد ميانگين سن جانبازان شيميايي شهيد شده، 49 سال
بوده است.
قراردادهاي كاغذي
چند قرن است كه بشر بر روي كاغذ به دنبال محدود كردن استفاده از سلاحهاي شيميايي است. اولين قرارداد بينالمللي براي محدودسازي استفاده از سلاحهاي شيميايي به سال 1675ميلادي برميگردد. در آن زمان فرانسه و آلمان با امضاي موافقتنامهاي درخصوص ممنوعيت كاربرد گلولههاي سمي به توافق رسيدند. 200 سال بعد تلاشها براي اعمال ممنوعيت استفاده از جنگافزارهاي شيميايي در اعلاميههاي 1868 پترزبورگ، 1874 بروكسل و 1898لاهه نمايان شد، اما هيچيك از آنها به تنظيم يك معاهده بينالمللي نينجاميد.
در سال 1907، يك معاهده بينالمللي كه از نظر حقوقي تعهدآور بود تنظيم شد. اما با شروع جنگ اول جهاني اين كنوانسيون نيز نتوانست از وقوع جنگ شيميايي ممانعت كند. در سال 1915 آلمانها در بلژيك عليه متفقين گاز كلرين را بكار بردند كه نخستين حمله وسيع گازي در تاريخ دنيا محسوب ميشود. در سال 1916 آلمانها و متفقين هر دو مجهز به توپخانه گازهاي جنگي شدند و از عوامل مختلف خفهكننده و اشكآور عليه يكديگر استفاده كردند. كاربرد وسيع جنگافزارهاي شيميايي در جنگ جهاني اول كشورها را به امضاي پروتكل 17 ژوئن 1925 ژنو درباره منع كاربرد جنگافزارهاي شيميايي و بيولوژيك وادار كرد كه در آن كاربرد گازهاي خفهكننده، سمي يا ساير گازها و نيز شيوههاي جنگ ميكروبي منع شده است. بد نيست بدانيد عراق نيز از امضاءكنندگان اين معاهده نامه بود. در قسمتهايي از پروتكل 1925 ژنو كه طي قطعنامه سازمان ملل متحد مجددا به تصويب رسيده تصريح شده است نظر به اين كه در موقع جنگ، استعمال گازهاي خفهكننده و مسموم يا امثال آنها و همچنين هر قسم مايعات و مواد يا عمليات شبيه به آن حقا مورد تنفر افكار عمومي دنياي متمدن است، دول متعاهد تقبل مينمايند ممنوعيت استعمال گازهاي خفهكننده و مسموم شبيه آن را به موجب اين اعلاميه به رسميت شناخته و همچنين تعهد مينمايند كه ممنوعيت مزبور را شامل وسايل جنگ ميكروبي نيز دانسته و خود را ملزم به رعايت مدلول مراتب فوق بدانند.
نكته جالب اين است كه اين پروتكل، توسعه، توليد يا ذخيرهسازي جنگافزارهاي شيميايي و بيولوژيك را منع نكرد.
در جنگ جهاني دوم تحقيق و توليد عوامل شيميايي و بيولوژيك همچنان ادامه يافت و انبارهاي بزرگي از سموم مختلف جنگي در كشورها ذخيره شد. عليرغم اين كه گازهاي اعصاب تا خاتمه جنگ تنها در اختيار ارتش آلمان بود ولي ترس از اين بود كه ساير كشورها نيز ممكن است از اين گازهاي اعصاب استفاده كنند. در طول جنگ جهاني دوم عليرغم توليد زياد انواع گازهاي جنگي توسط غالب قدرتهاي بزرگ، موارد استفاده از اين سلاح مشاهده نشد.پس از جنگ جهاني دوم در سال 1965 مصر در يمن از گاز خردل استفاده كرد كه البته تا سالها پس از آن بهطور بينالمللي شناخته نشد.
در سال 1971 كميته خلع سلاح سازمان ملل متحد متن نهايي كنوانسيون منع توسعه، توليد، انباشت و كاربرد سلاحهاي بيولوژيك را آماده كرد كه به صراحت كشورهاي عضو را متعهد ميسازد مذاكرات خود را تا حصول يك معاهده بينالمللي براي منع سلاحهاي شيميايي دنبال كنند. سرانجام پس از سالها مذاكرات حقوقي و ديپلماتيك كنوانسيون منع توسعه، توليد، انباشت و كاربرد سلاحهاي شيميايي و انهدام آنها در سال 1992، در پاريس به امضاي نمايندگان كشورها رسيد و در 29 آوريل 1997 لازمالاجرا شد. در 6 مي 2003 با توجه به اين كه 152 كشور كنوانسيون را امضا كرده بودند، اين كنوانسيون به يك رژيم بينالمللي تبديل شد. در نوامبر 2005 (آذر 84) در مقر سازمان منع سلاحهاي شيميايي كشورهاي عضو به اتفاق آراء روز 29 آوريل (19 ارديبهشت) را به نام روز جهاني بزرگداشت قربانيان جنگ شيميايي نامگذاري كردند. اين كنوانسيون داراي يك مقدمه، 24 ماده و 3 متن پيوست ميباشد. هماكنون 90 درصد جمعيت جهان،92درصد سرزمينهاي جهان و 98 درصد صنايع شيميايي جهان را تحتپوشش خود دارد. مجموعا180 كشور عضو اين كنوانسيون هستند.
علي اخوان بهبهاني
منبع : جام جم